اجتماعیفرهنگی

توهم آگاهی؛
سواد رسانه‌ای؛ از دانش مکانیکی تا منش اخلاقی

ابوالفضل امیری

آبادان خبر _ ما در سیلابی از کارگاه‌های «سواد رسانه‌ای» غرق شده‌ایم، در حالی که بیش از هر زمان دیگری در برابر امواج اطلاعات، آسیب‌پذیرتریم.

این تناقض تلخ، ریشه در یک خطای استراتژیک دارد: ما «دانش رسانه‌ای» را با «منش رسانه‌ای» اشتباه گرفته‌ایم. تمام انرژی خود را صرف اولی کرده‌ایم، در حالی که بحران اصلی در دومی نهفته است.

دانش رسانه‌ای، همان مکانیکِ محضِ رسانه است که امروز به وفور تدریس می‌شود. یاد می‌گیریم دروغ را از راست تشخیص دهیم، تکنیک‌های پروپاگاندا را بشناسیم و منابع را راستی‌آزمایی کنیم. این دانش، ضروری اما به طرز خطرناکی ناکافی است.

این مانند آن است که به یک سرباز، مشخصات فنی تمام سلاح‌های دشمن را بیاموزیم، اما به او انضباط، شجاعت و توانایی تصمیم‌گیری تحت فشار را نیاموزیم. چنین سربازی، یک تحلیل‌گر خوب در اتاق جنگ است، اما یک مبارز بی‌دفاع در میدان نبرد.

اینجاست که «منش رسانه‌ای» به عنوان حلقه گمشده، وارد میدان می‌شود. منش، فراتر از دانش، یک «فضیلت درونی» و یک «تربیت نفس» است.

منش رسانه‌ای، آن قدرت درونی است که در برابر وسوسه بازنشر یک خبر هیجان‌انگیز اما تأییدنشده، مقاومت می‌کند. آن انضباطی است که در میانه یک بحث آنلاین، به جای تسلیم شدن به خشم، بر منطق و احترام پای می‌فشارد.

بحران امروز ما، بحران ندانستن نیست؛ بحران نتوانستن است.

ما «می‌دانیم» که مقایسه زندگی خود با ویترین پر زرق و برق اینستاگرام، مخرب است، اما «نمی‌توانیم» از این مقایسه ویرانگر دست برداریم. ما «می‌دانیم» که در یک حباب اطلاعاتی گیر افتاده‌ایم، اما «نمی‌توانیم» بر سوگیری تأییدی خود غلبه کرده و به صدای مخالف گوش دهیم.

چرا؟ چون اقتصاد توجه، الگوریتم‌های اعتیادآور و لذت آنیِ خشم و تأیید، قدرتمندتر از دانش تئوریک ما عمل می‌کنند.

«دانش» به ما می‌گوید که تصویر پروفایل او فیلتر شده است؛ اما «منش» آن قدرتی است که مانع از فروپاشی اعتماد به نفس ما در برابر آن تصویر می‌شود. اولی یک آگاهی بیرونی است، دومی یک مصونیت درونی.

جامعه امروز ما نیازمند عبور از «آموزش دانش رسانه‌ای» به «پرورش منش رسانه‌ای» است. هدف نباید خلق تحلیل‌گران منفعل باشد. هدف، پرورش شهروندان کنش‌گری است که دارای قدرت «انتخاب فعالانه» در برابر جریان سهمگین اطلاعات هستند.

زمان آن رسیده که از توهم آگاهی عبور کرده و به دنبال مصونیت واقعی باشیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا