آبادان خبر _ پیروزی در یک جنگ نابرابر، تنها در گرو شجاعت در میدان نبرد نیست؛ بلکه نیازمند هوشمندی در عرصه دیپلماسی است. جمهوری اسلامی ایران در آغاز جنگ تحمیلی، از نظر دیپلماتیک در یکی از ضعیفترین موقعیتهای تاریخ خود قرار داشت. اشغال سفارت آمریکا، چهرهای تهاجمی از ایران در جهان به نمایش گذاشته بود و هر دو بلوک شرق و غرب، به دلایل مختلف، از رژیم بعث عراق حمایت میکردند. در چنین فضایی، شورای امنیت سازمان ملل در اولین قطعنامه خود (قطعنامه ۴۷۹)، حتی حاضر نشد کلمه “تجاوز” را به کار ببرد و صرفاً دو طرف را به خویشتنداری دعوت کرد.
اینجا بود که نبرد دیپلماتیک ایران آغاز شد. دیپلماتهای ایرانی در مجامع بینالمللی، با استناد به اسناد و مدارک غیرقابل انکار، تلاش کردند تا روایت واقعی جنگ را به گوش جهانیان برسانند. این یک ماراتن نفسگیر بود. افشای حمایتهای تسلیحاتی گسترده کشورهای غربی و شرقی از عراق، و مهمتر از آن، افشای استفاده مکرر و وحشیانه رژیم بعث از سلاحهای شیمیایی علیه رزمندگان و حتی غیرنظامیان ایرانی، به تدریج شکافهایی در دیوار اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کرد. فاجعه حلبچه، هرچند علیه مردم کرد عراق بود، اما سندی دیگر بر ماهیت جنایتکارانه رژیمی بود که ایران سالها درباره آن هشدار میداد.
اوج این پیروزی دیپلماتیک، در قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت متبلور شد. این قطعنامه، هرچند با تأخیر فراوان صادر شد، اما برای اولین بار در بند ۶، به لزوم “شناسایی متجاوز” اشاره کرد؛ عبارتی که در قطعنامههای قبلی وجود نداشت. این موفقیت، نتیجه سالها تلاش بیوقفه دیپلماتهای ایرانی بود که اجازه ندادند حقانیت ایران در هیاهوی رسانهای حامیان صدام گم شود. در نهایت، سالها پس از پایان جنگ، خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل، در گزارش رسمی خود به شورای امنیت، عراق را به عنوان “آغازگر جنگ” معرفی کرد. این گزارش، مُهر تأییدی بر پیروزی ایران در نبردی بود که نه با سلاح، که با سند، منطق و استقامت در عرصه دیپلماسی به دست آمد.
دکمه بازگشت به بالا